علی اکبر علیه السلام
+ نویسنده مهدی سلیمانی آشتیانی در یک شنبه 19 آبان 1392
|
شد روان روح از پیکرم یا رب
می رود میدان اکبرم یا رب
روح و ریحانم، ای علی جانم
ای همه هستم، رفتی از دستم
دیده بر سروِ قامتت بستم
جان به کف داری، ترک سر کردی
گوییا دیگر بر نمی گردی
میوه ی قلب و جان شیرینم
لحظه ای برگرد تا رخت بینم
می شود خاموش محفل لیلا
آه و واویلا از دل لیلا
روح و ریحانم، ای علی جانم
ای زخود رسته، دل به حق بسته
من پدر هستم، قدری آهسته
روح و ریحانم، ای علی جانم
گریه کن ای چشم، ناله کن ای دل
یک تن تنها، این همه قاتل
روح و ریحانم، ای علی جانم
تو رَوی میدان، من به همراهت
گریم از بهر عمر کوتاهت
روح و ریحانم، ای علی جانم
****
ای به خون غوطه ور ، پاره ی جگرم
شبه پیغمبرم ، ای علی اکبرم
ای ذبح اکبرم ، ای شکسته پرم
بنگر من پدرم ، کن تکلم
صلی الله علی الباکین علی الحسین
راضی به مرگ من ، مشو با رفتنت
می دهی جان به من ، بابا ، با گفتنت
سرو بشکسته ام ، پیشت بنشسته ام
بنگر که خسته ام ،ای علی جان
صلی الله علی الباکین علی الحسین
اربا اربا خونت ، آب وضوی من
قصه ات قصه ی ، سنگ و سبوی من
ای شکسته پهلو ، کن با من گفتگو
یک بابا برمن گو ، ای عزیزم
صلی الله علی الباکین علی الحسین
****
آمده ام به جانب کار زار
تا که کنم به دشمنان کار ، زار
دارم جمال مصطفی را
نام علی مرتضی را
واویلتا آه و اویلا
جان و دلم سوی خدا روان است
ثقل حدید و تشنگی بهانه است
کشته ی عشق ذوالجلالم
تشنه ی جرعه ی وصالم
واویلتا آه و اویلا
کار علی اکبرت شد تمام
یا ابتا علیک من السلام
بابا بیا کز ره یاری
صورت به صورتم گذاری
واویلتا آه و اویلا
******
عازم به میدان شد ، علی اکبر
نور دو چشمان ، زهرای اطهر
ماه دل آرا ، جوان لیلا
اشبه النّاس خاتم النبیین
تا که علی اکبر به میدان آمد
گوئیا جلوه گر پیغمبر آمد
فرزند حیدر ، شافع محشر
اشبه النّاس خاتم النبیین
پیش چشمان من ، پر پر زدی تو
آتش بر جگر ، مادر زدی تو
آرام جانم ، تازه جوانم
اشبه النّاس خاتم النبیین
بابا نهاده با ، قد کمانش
صورت به صورت تازه جوانش
با قلب سوزان ، گوید علی جان
اشبه النّاس خاتم النبیین
از زین افتاده آن تازه جوانش
گردیده خون جاری از گیسوانش
شد ارباً اربا ، جوان لیلا
اشبه النّاس خاتم النبیین
خرازی
سروده های خرازی ، ص 722
89/9/22
****
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: علی اکبر, اشعار, محرم,